داستان جالب
یه شب سه نفر اشتباهي دستگير ميشن و
در نهايت ناباوري به اعدام روی صندلی الکتریکی محکوم ميشن....
نوبتِ نفر اول میشه که بشینه روی صندلی.
وقتی میشینه میگه : من توی دانشگاه رشته خداشناسی خوندم و
به قدرت بی پایان خدا اعتقاد دارم میدونم که خدا نمیذاره آدم بیگناه مجازات بشه
کلید برق رو میزنن هیچ اتفاقی نمیفته به بی گناهیش ایمان میارن آزادش میکنن!
نفر دوم میشینه روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه حقوق خوندم
به عدالت ایمان دارم و میدونم واسه آدم بی گناه اتفاقی نمیفته
کلید برق رو میزنن و هیچ اتفاقی نمیفته
به بی گناهی اون هم اعتقاد میارن و آزادش میکنن
نفر سوم میاد روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه رشته برق خوندم و
به شما میگم که وقتی این دو تا کابل به هم وصل نباشن
هیچ برقی وصل نمیشه به صندلی